موسیقی یا موزیک که در فارسی به آن خُنیا هم گفته می‌شد

موسیقی یا موزیک که در فارسی به آن خُنیا هم گفته می‌شد، یکی از فعالیت‌های بشری است که ماده تشکیل‌دهنده آن صدا و سکوت است. عناصر اصلی تشکیل‌دهنده موسیقی شامل نواک(تعیین‌کننده ملودی و هارمونی) و ریتم است. موسیقى تراوش احساسات و اندیشه‌هاى آدمى و مبین حالات درونى وى مى‌باشد. شنیدن یک آهنگ آرامبخش و جذاب مى‌تواند پایان‌پذیر خستگى‌ روزانه شما باشد. واژه موسیقى که در عربى قَى تلفظ مى‌شود ریشه یونانى دارد. از زمان منصور خلیفه عباسى توجه به آثار یونانى آغاز شد و سپس در دوران هارون پنجمین خلیفه عباسى (۱۹۸-۲۱۸ هـ) با تأسیس بیت‌الحکمه به اوج خود رسید. مقارن همین دوران بوده است که واژه موسیقى راه یافته و به‌تدریج جایگزین غناء عربى شده است. براساس مدارک موجود واژۀ موسیقى و هم‌خانواده‌هاى آن در مفاتیح‌العلوم خوارزمى و رساله موسیقى اخوان‌الصفاء دیده مى‌شود که هر دو متعلق به سده چهارم هجرى (دهم میلادی) است. خوارزمى در تعریف موسیقى مى‌گوید: موسیقى به معنى پیوند آهنگ‌ها است. تعدادی از خواننده های ایرانی مثل سینا سرلک ، محسن چاوشی ، حمید هیراد و.. سبک جدیدی از موسیقی پاپ و سنتی را ارائه می دهند. تعریف ساده موسیقى یا صداهاى موسیقایی، صداهاى خوشایندى مى‌شود که انسان از شنیدن آنها احساس لذت مى‌کند. با بالا رفتن سطح فرهنگ و هنر معلوم شد صداهاى خوشایند، صداهایى هستند که از نظمى خاص پیروى مى‌کنند و بین آنها نسبت‌هاى معینى وجود دارد. براى همین عدد در موسیقى داراى اهمیت بسیارى است. تا جائى‌که فیثاغورث معتقد است که عدد اصل وجود در آفرینش است. پیروان او اجسام را هر یک عدد مى‌داشتند و معتقد بودند که چون کرات آسمانى و افلاک از یکدیگر فاصله‌هاى معینى دارند، از نسبت آنها نغمه‌ها ساخته مى‌شود و آوازها در اصل ناشى از حرکت افلاک هستند. ابوعلى‌سینا مى‌گوید: موسیقى علمى است ریاضى که در آن از چگونگى نغمه‌ها، از نظر ملایمت و تنافر و چگونگى زمان‌هاى بین نغمه‌ها بحث مى‌شود تا معلوم شود که لحن را چگونه باید تألیف کرد. ابونصر فارابى در احصاءالعلوم موسیقى را علم شناسایى الحان مى‌داند که شامل دو علم است: یکى علم موسیقى عملى و دیگرى علم موسیقى نظری. امروزه نیز این تقسیم‌بندى در موسیقى وجود دارد. افلاطون در تعریف موسیقى مى‌گوید: موسیقى یک ناموس اخلاقى است که روح و جهانیان و بال به تفکر، و جهش به تصور، و ربایش به غم و شادی، و حیات به همه مى‌بخشد. و بتهوون در تعریف زیباى خود مى‌گوید: موسیقى مظهرى است عالى‌تر از هر علم و فلسفه‌ای، موسیقى سنتى ایران شالم قطعاتى است که در مجموع به‌عنوان ردیف موسیقى ایرانى گفته مى‌شود. امتیاز موسیقى ایرانى در امکانات وسیع مقامى و ملودى‌هاى غنى آن است. این موسیقى هنرى است بسیار ظریف و عمیق. موسیقی به دو بخش تقسیم می شود: موسیقی ضربی، موسیقی بی ضرب موسیقی ضربی به موسیقی هایی گفته می‌شود که دارای وزن باشد مانند آهنگ هایی که برای رقص ساخته شده باشد؛ پیش در آمد، مارش و غیره. موسیقی بی ضرب آن است که دارای وزن معین و معلومی نباشد که بهترین نمونه آن آوازهای موسیقی ایرانی می باشد. بعضی از کارشناسان هم در مورد اینکه آیا فهم از موسیقی به فرهنگ موسیقیایی که ما در آن به دنیا آمده ایم و more info یا بزرگ شده ایم گره خورده است یا خیر بحث می کنند. به عبارت دیگر آیا برای فرق گذاشتن بین موسیقی و صداهایی غیر از آن باید درمورد خصوصیات فیزیکی صدا صحبت کنیم یا در مورد فرهنگ و پیشینه افرادی که این موسیقی و یا صدا را می شنوند.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *